بلاگ

چگونه با استفاده از قانون ۸۰/۲۰ به بهره‌وری بیشتری برسیم؟
معمولا وقتی پای برنامه‌ریزی کردن به میان می‌آید، همه‌ی ما فهرستی بلندبالا از کارهای ریز و درشت درست می‌کنیم و احساس می‌کنیم که خیلی آدم توانایی هستیم و مثل سوپرمن از عهده‌ی همه‌ی کارها برمی‌آییم. مدام به تعداد گزینه‌های فهرست‌مان می‌افزاییم، اما در واقع خبری از برنامه‌ریزی عاقلانه و منطقی نیست. برای اینکه به بهره‌وری بیشتری در کارها و برنامه‌های روزانه‌مان برسیم، باید اولویت‌های مهم را مشخص کنیم. این اولویت‌ها شامل کارهایی است که در توان ما هستند، آنها را بهتر بلدیم و در به سرانجام رساندن آنها تواناتر هستیم. اگر این اولویت‌بندی را در برنامه‌های خود لحاظ کنیم، غیرمستقیم به قانون ۸۰/۲۰ روی آورده‌ایم و احتمالا فهرست‌مان جمع و جورتر، منطقی و واقع‌بینانه‌تر می‌شود. . اولویت‌بندی کنید معمولا وقتی پای برنامه‌ریزی کردن به میان می‌آید، همه‌ی ما فهرستی بلندبالا از کارهای ریز و درشت درست می‌کنیم و احساس می‌کنیم که خیلی آدم توانایی هستیم و مثل سوپرمن از عهده‌ی همه‌ی کارها برمی‌آییم. مدام به تعداد گزینه‌های فهرست‌مان می‌افزاییم، اما در واقع خبری از برنامه‌ریزی عاقلانه و منطقی نیست. برای اینکه به بهره‌وری بیشتری در کارها و برنامه‌های روزانه‌مان برسیم، باید اولویت‌های مهم را مشخص کنیم. این اولویت‌ها شامل کارهایی است که در توان ما هستند، آنها را بهتر بلدیم و در به سرانجام رساندن آنها تواناتر هستیم. اگر این اولویت‌بندی را در برنامه‌های خود لحاظ کنیم، غیرمستقیم به قانون ۸۰/۲۰ روی آورده‌ایم و احتمالا فهرست‌مان جمع و جورتر، منطقی و واقع‌بینانه‌تر می‌شود. ۲. حواس‌تان به خطرات اساسی باشد در شناسایی ضررها و فواید هر برنامه‌ای باید نتایج و احتمالات هر یک را به خوبی شناخت و بررسی کرد. واقعیت این است که خطرات و ضررهای ناشی از وقایع پیش رو به یک اندازه مهم یا مهلک نیستند. پس وقتی می‌خواهید خطرات و آسیب‌ها را بررسی کنید و راهی برای جلوگیری و مبارزه با آنها بیابید، باید بیشتر به آن دسته از خطراتی توجه کنید که اساسی‌تر و آسیب‌رسان‌تر هستند. بقیه‌ی توجه و حواس خود را میان گزینه‌های دیگر پخش کنید و البته هرگز از پیش‌بینی آسیب‌های دیگر غافل نشوید. منظور قانون ۸۰/۲۰ در این موقعیت تقسیم و توزیع متناسب انرژی و حواس برای رویارویی با خطرات احتمالی با قدرت‌های متفاوت است. ۳. در تجارت و فروش، مشتری سودآور را دریابید اگر کارمند فروش یک سازمان هستید، تمرکز خود را متوجه‌ آن دسته از مشتریانی کنید که بیشترین سود و درآمد را برای شما به ارمغان می‌آورند. با شناخت این مشتریان، اطلاعات خوبی درباره‌ی ویژگی‌های مشتریان سودآور کسب می‌کنید و می‌توانید سایر مشتریان بالقوه را نیز به سمت سودآور شدن سوق بدهید. با قانون ۸۰/۲۰ مشتریان سودآور را گلچین کنید و ضمن شناخت رفتار آنها برای آینده، مشتری‌ مداری را در حق آنها تمام و کمال رعایت کنید. ۴. در تجارت و فروش، مشتری شاکی را بشناسید ۸۰ درصد از تماس‌هایی که از مشتریان شاکی دریافت می‌کنید، تنها از سمت ۲۰ درصد از مشتریان به شما می‌رسند. این ۲۰ درصد را شناسایی کنید. همان‌طور که ۲۰ درصد از مشتریان راضی ۸۰ درصد سود شما را تضمین و ایجاد می‌کنند، تنها ۲۰ درصد مشتریان شاکی و ناراضی هم ۸۰ درصد شکایات را با شما مطرح می‌کنند. پس با شناخت این دسته از افراد، می‌توانید به نقصان و کاستی‌ها پی ببرید و شکایات آتی را نیز بهتر و مؤثرتر پیش‌بینی کنید. حتما بخوانید: ۴ گام برای جلب دوباره اعتماد مشتری ناراضی ۵. برون‌سپاری کنید اگر مدیر، کارآفرین یا حتی خانه‌دار هستید، برنامه‌های روزانه‌ی خود را دقیقا مشخص کنید. فهرستی از وظایف و مسئولیت‌های خود تهیه کنید تا ببینید کدام فعالیت‌های اساسی باید به دست شما انجام بشوند و چه فعالیت‌هایی را می‌توانید برون‌سپاری کنید. برون‌سپاری یعنی چه؟ برون‌سپاری یعنی مسئولیت انجام آن دسته از فعالیت‌هایی را که آنچنان راهبردی و مهم نیستند و لازم نیست حتما درون شرکت یا به‌وسیله‌ی شخص شما انجام بشوند، به شخص یا سازمان دیگری واگذار کنید. با این کار وقت و انرژی خود را به شکل منسجمی ذخیره می‌کنید. ۶. هدف‌گذاری کنید در هدف‌گذاری برای آینده‌ی خود، هدف‌های ریز و درشت و متعدد در نظر نگیرید. چند هدف مشخص و مهم داشته باشید تا با انرژی بیشتر و تمرکز بالاتر برای رسیدن به آنها تلاش کنید. دوروبَرتان را بیهوده شلوغ نکنید
اصل 90 به 10 چیست؟
اصلی که میتواند زندگیتان را متحول کند ‎این اصل می‌گوید،۱۰ درصد زندگی خارج از کنترل، ولی ۹۰ درصد آن تحت کنترل ماست و خوب یا بد بودن‌اش به واکنش ما مربوط می‌شود. ‎تأخیر ساعت پرواز هواپیما، خراب شدن ماشین یا فوت یکی از نزدیکان، دست ما نیست، ما روی این ۱۰ درصد کنترلی نداریم ولی ۹۰ درصد باقی متفاوت است! ‎در ۹۰ درصد باقی، واکنش ما می‌تواند بدترین شرایط را به بهترین شرایط تبدیل کند. این اصل می‌گوید،۱۰ درصد زندگی خارج از کنترل، ولی ۹۰ درصد آن تحت کنترل ماست و خوب یا بد بودن‌اش به واکنش ما مربوط می‌شود. ‎تأخیر ساعت پرواز هواپیما، خراب شدن ماشین یا فوت یکی از نزدیکان، دست ما نیست، ما روی این ۱۰ درصد کنترلی نداریم ولی ۹۰ درصد باقی متفاوت است! ‎در ۹۰ درصد باقی، واکنش ما می‌تواند بدترین شرایط را به بهترین شرایط تبدیل کند. ‎برای مثال، فرض کنید سر میز صبحانه نشسته‌اید که یک‌باره دست دختر کوچک‌تان به لیوان چای می‌خورد و محتویات آن روی لباس شما می‌ریزد. چیزی که اتفاق افتاده ابداً تحت کنترل شما نبوده است. اما کاری که شما بعد از افتادن این اتفاق می‌کنید همه چیز را مشخص می‌کند؛ شما عصبانی می‌شوید و سر دخترتان داد می‌زنید. او شروع به گریه کردن می‌کند. ‎بعد با خشم، همسرتان را به خاطر گذاشتن لیوان چای روی لبه‌ی میز دعوا می‌کنید و با عجله به اتاق می‌روید و لباس‌تان را عوض می‌کنید و بازمی‌گردید. اما می‌بینید دخترتان به خاطر گریه کردن نتوانسته صبحانه‌اش را تمام کند و برای مدرسه رفتن آماده شود. سرویس دخترتان می‌رود! همسرتان باید سریع برود سر کار، شما ماشین را برمی‌دارید تا دخترتان را به مدرسه برسانید. چون عجله دارید جایی که باید با سرعت ۶۰ کیلومتر در ساعت حرکت کنید با سرعت ۹۰ کیلومتر رانندگی می‌کنید. شما بعد از هدر دادن مبلغی برای جریمه سرعت غیرمجاز، با ۱۵ دقیقه تأخیر به مدرسه‌ی می‌رسید. دخترتان با عجله و بدون خداحافظی به طرف در می‌دود. شما نیز با نیم ساعت تأخیر به محل کارتان می‌رسید. روز شما خراب و خراب‌تر می‌شود. ‎بالاخره با خستگی به خانه بازمی‌گردید و بدیهی است که جو خانه مثل هر روز نیست و همسر و دخترتان از شما دلخور هستند و هرسه نفر شما روز بدی داشته‌اید. چرا؟ به دلیل واکنش شما هنگام صبحانه خوردن. چرا این اتفاق افتاد؟ ‎ الف) تقصیر چای بود؟ ‎ ب) تقصیر دخترتان بود؟ ‎ پ) تقصیر پلیس بود؟ ‎ت) تقصیر خودتان بود؟ ‎جواب قطعاً گزینه‌ی «ت» است. ‎ریختن چای تقصیر شما نبود اما واکنش شما به ریختن چای، تنها در همان ۵ ثانیه، روز شما را خراب کرد. ‎حالا ببینید این روز می‌توانست چگونه باشد: ‎ چای روی لباس شما می‌ریزد. دخترتان خیلی ناراحت می‌شود. شما می‌گویید «عیبی ندارد عزیزم، دفعه‌ی بعد حواست را بیشتر جمع کن.» ‎ به سرعت به اتاق‌تان می‌روید و لباس دیگری می‌پوشید و‌ بازمی‌گردید. دخترتان صبحانه‌اش را خورده و آماده‌ی رفتن است. او را سوار سرویس می‌کنید و خودتان هم راهی محل کار می‌شوید و ۵ دقیقه هم زودتر می‌رسید و با نشاط و انرژی روزتان را شروع می‌کنید. اجازه ندهید رخدادهایی این‌چنین، روز و زندگی شما را مختل کند، می‌بینید که یک واکنش کوچک نسنجیده می‌تواند ضرر زیادی به همراه داشته باشد. ‎هواپیما تأخیر دارد؟ برنامه‌ی کاری‌تان را به‌هم زده است؟ به جای فحش دادن به زمین و زمان وبداخلاقی با کادر پرواز، از وقت‌تان برای یاد گرفتن چیزهای تازه یا آشنایی با دیگر مسافرها استفاده کنید. ‎گاهی این کارها که به نظر مسخره می‌آیند (مثلاً ً آشنایی با دیگر مسافرها هنگام تأخیر پرواز) زندگی‌تان را طوری متحول می‌کند که خودتان باورتان نمی‌شود. ‎ عصبانی بودن و از روی عصبانیت رفتار کردن، همه چیز را بدتر می‌کند. اکنون اصل ۹۰ به ۱۰ را به خوبی شناخته‌اید، کاری که باید بکنید این است که با بستن این صفحه آن را از یاد نبرید و آن را در موقعیت‌های واقعی در زندگی‌تان به کار بگیرید.